بي تو شبها همدم من
گوشه دنج اطاقه
لحظه هارو ميشماره
چشم من خيره به طاقه
توکه نيستي توي خونه
انگاري که بي کسم من
اين چه سره نميدونم
که به صبح نمي رسم من
بي تو خسته ام ازاين شب
که مثل يه جغد شومه
اما باتو نميدونم روزچه وقته شب کدومه
اما باتو نميدونم روزچه وقته شب کدومه
گل و گلدون هردو خسته
پنجره چشماشو بسته
رنگ زرد خستگيها
روي پرده ها نشسته
دل آيينه روشن
توي تاريکي اسيره
توکه نيستي توي خونه
پس کي خاکش رو بگيره
بي تو خسته ام ازاين شب
که مثل يه جغد شومه
اما باتو نميدونم روزچه وقته شب کدومه
اما باتو نميدونم روزچه وقته شب کدومه
رنگ قرمز چراغم
ديوارو به خون کشونده
زوزه باد مزاحم
شيشه هامونو شکونده
چشماي مات عروسک
توي طاقچمون بيداره
ساعت کهنه قدي
هي زمونو ميشماره
بي تو خسته ام ازاين شب
که مثل يه جغد شومه
اما باتو نميدونم روزچه وقته شب کدومه
اما باتو نميدونم روزچه وقته شب کدومه
روزچه وقته شب کدومه
:: موضوعات مرتبط:
خسته ,
,
:: بازدید از این مطلب : 933
|
امتیاز مطلب : 68
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22